بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

رج سیزهم

 

زنها غم هایشان را خوب بلدند برقصند.قدرت تسکین اش کم از گریه ندارد.رقصیدم،تنهایی،نی ناش ناش همان روز که تو حرف نزدی..اشتها نداشتی..همان روز که صدای بسته شدن در گفت:خداحافظ...!!چشم هایم را بستم و رقصیدم و هر مردیکه ای را تصور کردم الا تو!

نظرات 33 + ارسال نظر
آست - روزمرگی شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:08 ب.ظ

سلام دوست من

شرمنده مون میکنی . .

مدتیه شرکت نمیرم و دسترسی به نت ندارم. خونه هم که با این سرعت افتابه ای دایل آپ نمیشه وصل شد.

اینه که این روزا بیشتر شرمنده دوستانم میشم.

در اسرع وقت خدمت میرسم.

هیچ چیز برای من لذت بخش تر از دیدار یک دوست نیست حتی اگه این دیدار و یا حتی خود دوست مجازی باشه.

ایام بکام. مخصوصآ تو این روزای بغض و خفقان

معصومانه شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:49 ب.ظ

سلام بلاخره به روز کردی ولی چرا تاریخ به روز کردنت واقعی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این چه حس زنونه ایه که تا همسرانمون با ما قهر میکنن ما فقط به طلاق فکر میکنیم و اینکه دیگه زندگی تموم شد
و به قول تو یاد هزاران مردک دیگری را میکنیم حتی آن خواستگار چپ و چوله و عجق وجقی که مث میمون بود واسمون عزیز میشه

ههههههههههه

زیاد سخت نگیر!!!مردا میرن تو غار تنهایی شون و ما نباید بهشون گیر بدیم
یه جورایی مث همون تقویم رنگی خودمون میشن!!!!!!!

سینا شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:03 ب.ظ http://khaaen.persianblog.ir/

او هم خندید و هر پریچهری را تصویر کشید جز تو
...
انعکاس

سنگ بانو یکشنبه 21 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:59 ق.ظ http://www.semeslesang.blogfa.com

تلخی های آشنا.. بی توجهی خیلی خفه کننده ست!

شهرزاد یکشنبه 21 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:55 ب.ظ http://http://chastity58.blogfa.com/

با این پستت دیگر می توانم ارتباط برقرار کنم..ولی رقص من توی مایه های نی ناش ناش نمی باشد رقص من در ما یه های تیتا تارارا می باشد اگه گفتی این می شود کدام رقص؟!....

سحر دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:48 ق.ظ http://cold-hell.blogfa.com

چه زیبا این زنانگی ها را توصیف میکنی و میبافی

+ لینک شدی !

Diapason دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:31 ق.ظ http://diapason.blogfa.com

عجب رج نحسی است این رج 13

مینای کولی دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ب.ظ

گمان می زدم فقط خودم هستم که هر وقت به هم می ریزم هدستم را می چپانم توی گوش هام و انقدر بالاو پایین می پرمو با دیمبل دیمبو گریه می کنم تا آرام شوم!!!!
ما زن ها عجب گونه های منحصر به فردی هستیم!!!!
با احترام:مینای کولی

دلفین دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:38 ب.ظ http://www.little-dolphin.blogfa.con

بافتنی هایت اندازه تن من هم میشه گاهی.
زنها جه یواشکی های مشترکی با هم دارند.
من هم تصور می کنم . هر کسی را ! در هر حالتی که بخواهم !!

آذر چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:21 ق.ظ http://www.azar1361.blogfa.com

اگه زنها قدرت تحمل این همه غم رو نداشتن چی می شد...

سینا پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:30 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

eyes wide shut

کوچولوی نجیب جمعه 26 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:57 ق.ظ http://roozhaye-nejabat.blogfa.com

چقد قشنگ دلتنگیتو می نویسی :)

هلیا شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:26 ب.ظ http://piadebakhoda.blogfa.com

تن هایی
تنها ثروتم توئی!

یگانه سه‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ق.ظ http://exotica.blogfa.com/

من هم اتفاقن دو هفته پیش داشتم نگرانیهایم را میرقصیدم! تو اتاق عمل که بود دیدم هیچ کار دیگه ایم نمیاد، شروع کردم به رقصیدن. خوب هم بود انصافن. راست میگی.

اقا داداش سه‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:22 ب.ظ http://aghadadash.persianblog.ir

سلام . وبلاگ جالبی بود همه اش رو خوندم رج به رج از رج 13 تا ده و بعد ازاول تا13 . و ...
لینکت میکنم .اگر راضی نیستی بهم بگو
شاد باشی

آسمون سه‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:10 ب.ظ http://jaieposhtelabkhandha.blogfa.com

رنگ دیگری داشت این نوشته ات!..

محبوبه جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:51 ق.ظ http://kamunche.blogfa.com

سلام تمام نوشته هات رو یک جا خوندم،
خیلى زیبا و احساسى مى نویسى، خیلى سهل الممتنع،
ممنونم از این که لحظه هاى زیبایى با خوندن متن هات به من دادى

هلیا شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ق.ظ http://piadebakhoda.blogfa.com

خوب گفته بودی
از خساست واژه ها و حقارت شان
که
کلمه ها گاه فایده ندارند...

دختری به نام سگ ( آناهیتا ) شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:26 ب.ظ http://www.tulesssag.blogfa.com

ylihdl.....
غمهایم................

مریم یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:43 ق.ظ http://manodelam1364.blogfa.com

شاید من تا حالا عاشق هیچ مردی نشده باشم...

اما منم خیلی وقتها غمهامو می رقصم...

آست - روزمرگی دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:51 ب.ظ

سلام دوست من !

میدونی . چند روز پیش داشتم تخمه (آفتابگردون) میخوردم ( کوفت میکردم ایضآ ) . وسطاش دیگه خسته شده بودم و دلم نمیخواست ادامه بدم ولی دیدی که این تخمه لا مصب خوش خوراک و بد جوابه !
یهو یه دونه تخمه با پوست خوردم که خیلی خوشمزه بود. اصن مزه اش یه جور دیگه بود. با حال بود. انگار حسابی برشته شده بود. نه ! برشته هم نبودا. انگار کمی نرم و نمناک بود. ولی نه نمناکم نبود.
با خوردن اون یه دونه تخمه سیر شدم.
به امید چشیدن اون طعم مخصوص یه چند تا دیگه رو هم شکستم ولی نه. اون مزه یه چیز دیگه بود. ترجیح دادم دیگه ادامه ندم تا حداقل یه نیم ساعتی مزه اون تک تخمه ِ تو دهنم بمونه.

لا مصب این عشقم مث همین میونه ها. قیافه اش مث همه اس. لباس پوشیدنش مث همه ! حتی کاراش و ظاهرش. ولی برای ما یه طعم دیگه داره. مزه اش با همه اونا/چیزایی که قبلآ تست کرده بودیم و خورده بودیم فرق میکنه. نمیدونم چرا.
بدبختی تخمهِ همون یکی هم بود و نمیشد به کس دیگه ای هم بدم تا بچشه تا ببینه همون طعم و براش داره یا نه . . .

این مطلب بی ربط بود ولی دلم خواست اینجا بنویسمش . چیه مُجلیه داداچ ؟

ایام بکام

سینا شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:15 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

نیستی
خیلی وقته

مرد بارونی یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:26 ق.ظ http://rainyman2.blogfa.com

سلام
با خوندن نوشته هات
بیشتر از زنی دیگر
منو یاد زن عاصی انداختی
نمی دونم چرا
خب معمولا دلیلی برای احساسم ندارم
اسمش روشه دیگه احساس
و تو
از اونایی هستی که فقط کافیه
کمی انگیزه ریخت تو قابل از پیش شکل گرفته ت
اونوقته که می شه بی اغراق
شاید کوهی رو با تو جابه جا کرد
هر مردیکه دیگه ای هم که جای مردیکه قصه ت باشه
انقدر که تو سرویس می دی
انقدر که بی منت و بی درخواست متقابل
فقط به لبخندش دلخوشی
بی حتی نیم نگاهی در رو به روت می بنده وقت رفتن
شایدم می کبه
به هر حال
تو برو خود را باش
جای اینا
کمی قوی تر شو
کمی خودخواه تر
کمی خود بین تر
باور کن گاهی وقتا
کمی وحشی بودن عزت آدمو بیشتر می کنه
و از همه مهمتر
مراقب داشته هات باش

روبان سفید یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:21 ب.ظ http://rubans.blogfa.com

زن ها دردهایشان را خوب بلند حل کنند...
زن ها زخم هایشان را خوب بلند بزک کنند
زن ها گریه هاشان را خوب بلند بخندند
...

بوی خوش زن دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:27 ق.ظ

سلام
مثل همیشه زیبا بود..لخت و بی هیچ دروغی
بهت غبطه می خورم رفیق

اقا داداش دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:51 ب.ظ http://aghadadash.blogfa.ir

وقصه میل های بافتنی که دیگر نمیبافند چیست ؟؟

ماهی دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.mahilog.blogfa.com

خیلی جذاب نوشتین ، همه حسهایی که ازش گفتی دوست دارم...

سینا پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ب.ظ http://khaaen.persianblog.ir

نیستی هنوز

باران پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ب.ظ http:////http://www.tamaamenatamam.blogfa.com/

چقدر این رجها شبیه منند و ما

دوست دارم این زنانگیها را

لینکت کردم

بوی خوش زن شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:33 ق.ظ

بنویس نازنین

اینجا که میام احساس زنانگی می کنم..با همه ی تلخی ها و نامرادی های زن بودن..ولی یه حس لطیف بودن..شکننده بودن

خلاصه ازین زمخت بودن و ژست های مردانه لحظه ای فارغ میشم
درود برتو

فا شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:13 ب.ظ http://adatnakonim.blogfa.com

کلا ۱۳ رو دوست دارم...عاشق بودنم حس قشنگیه...

عروس خانم سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ب.ظ http://aroskhanoom.blogfa.com/

رقص اون هم تنهایی حال آدم رو جا میاره حتی گاهی شده من در حین رقصیدن بغض هم کردم اما باز رقصیدم

اصغراقا شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:08 ق.ظ http://asgharagha.blogfa.com

گفت : مرا بلرزان
گفتم : خود می لغزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد