بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

رج سی و یکم

 

تمام بعد از ظهر،  

تمام یک بعد از ظهر تابستان، 

تمام یک بعد از ظهر تابستان مچاله شده روی کاناپه، 

گریه کردم، 

قمری مادری را دیدم که به جوجه اش پرواز یاد میداد...

نظرات 33 + ارسال نظر
سارا یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:14 ق.ظ http://www.sohbateman.blogfa.com

متاسفم.

قطره یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://ghatreh.mihanblog.com

سلام دوست خوبم خسته نباشی نوشته هات به دل میشینه
نمیدونم اینها داستان زندگی خودتن یا نه ولی آرزومیکنم نباشنمخصوصا رج سی ام
نوشته هات آدم رو توخودشون غرق میکنن
قلمت گیراست

یکی همین دور و برا یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:26 ب.ظ http://to-che-margete-baz.blogfa.com

سلام
رج به رج رنج می بافی با کلمات:
تمام یک بعد از ظهر تابستان مچاله شده روی کاناپه،
گریه کردم

سارا یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ب.ظ http://zibayeirani.blogfa.com/

گریه دارم
برای خودم و برای خودت
مرا در گوشه ی کاناپه ات جا می ده ی؟؟؟

دختری که سلام نمیکنه یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.promete28.blogfa.com

...و من زندگی را یاد نگرفتم ....

مریم دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:08 ب.ظ http://just-in-time.blogsky.com

حالا بهتری؟
آروم گرفت دلت؟

س ح ر سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ق.ظ http://cold-hell.blogfa.com

این تابستون همش منو یاده مچاله شدن ها میندازه...

آتش سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:21 ق.ظ http://zanane63.blogfa.com/

گریه هم دارد ...

سعیده سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ق.ظ

پس بالاخره اومدی؟
با اینکه خیلی دلتنگ نوشتی ولی از اومدنت خوشحالم
چرا؟
چرا اوضات خرابتر از منه؟
نکن این کارو

مستانه چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ب.ظ http://massi1353.blogfa.com

تمام یک بعد از ظهر تابستان
کشدار ،داغ ، بلند و بی حوصله

شیما چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:23 ب.ظ

جمله آخر ترکوندم

empty چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:27 ب.ظ http://bitterlife.blogfa.com

اومدم. ولی چی میشه واسه این پستا نوست؟

دختری پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.donyai-az-eshgh.blogfa.com

سلام.خوبی؟خیلی قشنگ مینویسی.دوست وبلاگی میخوایی؟منتظرتم.تازه شروع کردم وبلاگمو

سامان یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ق.ظ http://booshido.wordpress.com

این دو جمله آخر شاید همه حرفی بزرگ بود:
تمام یک بعد از ظهر تابستان مچاله شده روی کاناپه گریه کردم،
قمری مادری را دیدم که به جوجه اش پرواز یاد میداد...

دختر زمستون یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:37 ب.ظ http://2khtarezemestoon.blogsky.com

دلم پا به پات گریه کرد...

یگانه چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:05 ق.ظ http://exotica.blogfa.com

چه آشنا ن این سبک گریه ها..
این گریه ی بعد از ظهر ِ تابستان

مهتاب شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ق.ظ http://http://az-ahalie-zamin.blogfa.com/

اینطوری که تو میبافی عزیر فکر نکنم تا سال دیگه زمستون هم بتونی یه شال ببافی

طعم گس زنانگی یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ق.ظ http://haana1.blogfa.com/

کاش دنیا انقدر بد نبود ...

ماهک یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ب.ظ http://talayom13.blogfa.com/

گریه ات ستودن می طلبد .. !

یه چکــــــــه ماه ... دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:47 ق.ظ http://asemonekhaki.blogfa.com/

سلام ...
زندگی ... رج ...
چه تشبیه زیبایی...

(*) سفر کرده

سعیده دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:23 ق.ظ

ولی خوب بلدی آدمو جون به لب کنیا!

خانم هویج دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ب.ظ http://hawijfamily.danagig.ir

میفهمم
من بچه ندارم. اما میفهمم.
من هر شب خواب میبینم که باردارم و بچه از بارم میره و توی خواب تا صبح گریه میکنم و صبح به صبح روبالشی خیس اشکم رو خشک میکنم.
خواب میبینم بچه م همون جور که داره از سینه م شیر میخورهُ توی بغلم جون میده. تموم روز گریه میکنم.
میفهمم

مستانه چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:45 ق.ظ http://massi1353.blogfa.com

اینهمه درد با گریه هم تمام نخواهد شد ... میدانم

مرد بی احساس چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:37 ب.ظ http://insensitiveman.blogfa.com/

لحظه پرواز جوجه اش چه لحظه ای است!

baran جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ب.ظ http://http:/http://www.tamaamenatamam.blogfa.com/

aman az in mochale shodan ha.

ترخون جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:00 ب.ظ http://www.zoya35.blogsky.com

چرا خانمی؟
what can I do for u?

داریونا یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:39 ق.ظ http://www.daryoona.blogfa.com


من حتی تو تنهاییم به خودم دروغ میگم.انگار می ترسم چیزهایی رو که می دونم بلند بگم یا حتی بنویسم.اما شما بی محابا می نویسید.باور کنید یک لحظه از شما هم ترسیدم.انگار تمام عمرم فقط یاد گرفتم که بترسم.از هرچیزی که سکوت دروغین ذهنم رو برهم می زنه

مردبارانی یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:37 ب.ظ http://www.green-dream.blogfa.com

پرواز و فراموشی ابدی آنهمه امید و مهر را در اقیانوس ژرف و واژگون آسمان ها دیدم....زوال بال را تکیه داده بر دیوار خانه ای مخروب و قرار شلیک گلوله بر اندام قمریان خسته ی این دیار.... با سوالی همیشگی در دلم که آمدن را بر صحن این حیات کهنه به سخره می گرفت....

پریا چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ب.ظ http://missparia2.blogfa.com

بعد همخوابگی با من سیگار نکش
بگذار باور کنم دستهایم توانایی این را دارند که کلمات یخ زده ات را گرم کنند تا با من حرف بزنی
.
.
.
.

سینا شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

؛پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنیست؛

کسی مثل هیچکس جمعه 7 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:40 ق.ظ http://www.msptaran.blogfa.com

ومن به نبود اموزش پرواز اینبار گریستم

یه دوست چهارشنبه 15 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:48 ق.ظ http://dastdardast.blogfa.com

گریه تو لحظه شاید ادم رو اروم کنه اما
اما وقتی یه کمبودی احساس بشه هرچقدر هم گریه کنی فایده نداره
برات دعا میکنم

اصغراقا پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:34 ب.ظ http://asgharagha.blogfa.com

گریه بر هر درد بی درمان دواست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد