بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

رج چل و پنجم

 

 

اهوم! 

وقتی که اضطراب از هر درز و روزنی وارد هر جایی که مربوط به توست میشود زنانگی ات خواب میرود!فقط ظاهرت خبر از جنسیتت میدهد!از درون هیچی نیستی جز یک ستون که بیشتر از این چیزی فرو نریزد! 

سکوتم از همین است!شاید بهتر است از احساس یک ستون بنویسم که زمانی زن بود!هوم؟

نظرات 57 + ارسال نظر
آیسان جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:32 ق.ظ http://f0rbidden-love.blogfa.com/

لایک.

سمانه شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ http://samaata.persianblog.ir

دلم تنگ شده بود برات..........

ماه پیشونی شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ق.ظ

هوم

empty شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:58 ب.ظ

زنانه مضطرب باش!
نذار قبح ستون بودن بریزه...

نوشین شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ب.ظ

خواهش می کنم ستون نشوید
می ترسم از این هایی که از سرتاسر صفحات وب می خوانم
انگار همه جا علقه ها در حال بی رنگ شدن هستند!!!
وقتی مو به مو رج هایی را که نوسته ای در زندگی خودم می بافم ... تمام فکرم به روزی است که من هم به همین جایی برسم که تو و بقیه رسیده اید

بانوی خاموش یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ http://banooikhamoosh.blogfa.com

سلام بافنده
خیلی بافتنی هات به دل میشینه خیلی دوست دارمشون مخصوصا هم این آخرین رج رو چون خودمم همون ستونه هستم دقیقا
خیلی داغونم و خسته و مسکوت با هزار درد

گوهر گمشده یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ب.ظ http://peyano.blogfa.com

من خیلی نوشته‌هاتو رو دیر کشف کردم ولی مهم اینه که کشف کردم. خیلی به حسم نزدیکه. چقدر برخیشون رو زندگی کردم. مرسی.

فانوس .. دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ http://faannooss.blogfa.com

هومـــــــ ...

ghdiva سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ب.ظ http://immolation.blogfa.com

اگر از ستون هم بنویسی خوبــه

مونا چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ق.ظ

بافتنیت باید کامل بشه

قلـــم رو چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:05 ب.ظ http://tabasomsilent.blogfa.com

فکر میکنم حدود دو-سه ماه پیش بود اتفاقی ب اینجا رسیدم...چیز خاصی یادم نیست جز اینکه فقط خواندم و خواندم و خواندم تا در آخر یک متن نوشتم پیرامون زن هایی که فقط باید عاشقشان بود...بعد آدرست گم شد...گمم کرد...یک هفته بود که حس میکردم نیاز دارم...به دوباره دیدن رج هایت...نیستی...نمینویسی...از آبان حرفهایت را خفه میکنی...کلی گشتم...خیلی گشتم...خیلی خسته شدم...فکر کردم کلا رفتی...حالا که پیدایت کردم،پیدایت شد...بنویس لااقل...بگذار باشی تا احساس بودن کنم من هم!
...
لطفا!

لیلی بانو! پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:57 ب.ظ http://http://leilibanu.blogfa.com/

بنویس!
زنانگی مظطربت را بنویس!

محیا پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:02 ب.ظ http://darjaryan.blogfa.com/

:(

سینا جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 ب.ظ http://khaaen.persianblog.ir

ستون احساس هم داره مگه؟!
بی حس میتوان نوشت؟!

تو فکر میکنی ستونها سنگینی رو حس نمیکنن؟!!!

سودا یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ب.ظ http://www.anatork.blogfa.com

اوهوم!

دراسنا یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:58 ب.ظ

این حس برام خیلی آشناست...بعد از ستون بودن
برگشت به حس قویه زنانگی افسارگسیخته و باز سرخط!
خیلی وقته بین دو حس متضاد زن بودن وگاها" ستون سنگی بودن دچار دوگانگی شدم وآخرش به سکوت رسیدم. هوم!!!

ورونیکا دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:10 ق.ظ

سلام واقعا درسته بیشتر ما ها یه ستونیم که قبلا زن بوده .زیبا بود.

[ بدون نام ] دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 ق.ظ

خوب می نویسی مختصر و مفید ولی خیلی دیر دیر می نویسی این همه دوستت دارند و نوشتهاتو می خونند پس چرا کمی بیشتر تلاش نمی کنی و فعالتر عمل کنی

ملک تاج دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:21 ق.ظ http://malektaj.blogfa.com

سلام ، من واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم ،
نوشته هات خیلی جالبه ،
تقریبا همه زنهای ایرانی ، چه با وجود ، زنی دیگر ، و چه نه
همین وضعیت را دارند، چیزی که زیاده ، دلمشغولی ، فراموشی ، گرفتاری ....
همیشه در آرزوی جرعه ای عشق باقی می مانیم.
راستی با اجازه تون آدرس وبتون رو لینک کردم.

سمیرا دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:05 ب.ظ http://hanifa90.blogfa.com

وااااااااای که عالی مینویسی خیلی عالی

دورا دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ب.ظ http://blanc-d.blogfa.com

از زنانگی ات بنویس..حتی اگر پر است از اضطراب..
زن بودن چیز دیگریست..

الهام سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ق.ظ http://golosang.blogfa.com

رج 44م حرف دل من بود در روزهای ابری. اما این رج؟ اضطراب را بکش. رها باش از دیدن حتی بدترین نتیجه. هر چه که میخواهد باشد. ایمان بیار که سرنوشت را تو به تنهایی نبافته ای.

ب ه س چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:47 ق.ظ http://boqz40.blogfa.com/

وای :(

موافقم باهات شدید...دلشوره و اضطراب زندگیه آدمو مختل میکنه...زنانگی پیشکش!
بنویس..........نوشتن همیشه آدمو سبک میکنه...

پرنده یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:42 ق.ظ http://gafase-zendegi.persianblog.ir

همین که برگشتی و بعد از یه مدت طولانی می نویسی خوبه

ضحی دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:43 ب.ظ http://hashal.blogfa.com

چه تلخ...

مریم دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:18 ب.ظ http://www.some-times.blogfa.com

سلام. احساس و فکر زیبا و قالب جذابی دارید...
موفق باشید.

فانی چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:15 ب.ظ http://zarebin-04.blogfa.com

!!!!
شاید !!
کسی چه میداند

عالمه پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ق.ظ http:///http://axekohne.blogfa.com/

سلام
من دیشب اتفاقی وبتونو پیدا کردم
چه با حاله یه جوریه، عنوان وبلاگت، نوشته هات...
یه جور زنونگیه خاص خودشو داره انگار روزمره یه زنوو نشون میده زنی که هر چند خیلی عادی داره به زندگی و کارش میرسه ولی بازم به عشقق فک میکنه...
مرسی عالیه
من که خیلی دوسشون دارم

عالمه پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:42 ب.ظ http://axekohne.blogfa.com/

آخ جونم همه نوشته هاتو خوندم
چقدر عالی احساسات یه زن نشون دادی.

یه دیوونه جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ب.ظ http://atute.persianblog.ir

سلام...چقدر دورها به اینجا آمده بودم...تمامی پست های ناخوانده را خواندم...
بلاگت را...رج هایت را...زنانگی ات را دوست دارم بانو

یه دیوونه جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ب.ظ http://atute.persianblog.ir

راستی با اجازه...هر چند بی اجازه بود! لینکتان کردم.

بید ها در باد یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ب.ظ http://mydaiily.blogfa.com/

از خوندن تک تک پست هات لذت بردم ...

بید ها در باد یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:58 ب.ظ http://mydaiily.blogfa.com/

سلام
ازخوندن تک تک پست هات لذت بردم ...

یه دیوونه دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ب.ظ http://astute.persianblog.ir

نمی بافی هنوز و هر روز؟ منتظر رج بعدیت هستیم بانو...

یک زن پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:10 ق.ظ

آآآآه که دلشوره و اضطراب و زیاد حس کردم وقتی سایه زنهای فاحشه به سر مرد نادونت می افته خدا لعنت کنه همشونو
خوب می فهممت

غوغا یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ب.ظ

بیااااااااااااااااااااااااااااااا

ساناز یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ب.ظ http://shasooosa.blogfa.com

زنانگی من هیچ شباهت به زنی که دیگران می نامند ندارد.
من فقط یک زنم یک زن ساده بدون تمام زنانگی ها ظاهری .

خانومی دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:30 ب.ظ http://tanhaihayeman.blogfa.com

واقعا! زیبا بود. وقتی ازدرون هیچی نیستی وقتی فقط ظاهرت میکه که زنی. حال این روزای من شبیه جمله تو

سایه روشن چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ق.ظ http://saayeroshan.mihanblog.com

اوهوم . باید ستون فقراتت تیر بکشد که یادت بماند تنهایی .

زنی د ر دور دست پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:23 ق.ظ http://zanitanhawador.blogfa.com/

چه انتخاب قشنگی
و چه عنوانهای خوبی افرین ...

بهناز شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ق.ظ http://blogfa.com

سلام . اومدم بنویسم . دیدم هر چی که می خواستم و دیگران نوشتند . بهت تبریک میگم . گوشه یک وبلاگ که نمیدونم چی چی بود اسم بلاگت بود که ذخیره کردم . و خیلی خوشحالم .

ساحره دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:33 ب.ظ http://alone-merrikhiy.blogfa.com


این نوشته خیلی خوب بود ... باز هم رج بزنید بانو ...
احساس یک ستون ...

آنوش سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:46 ق.ظ http://shalllgardan.blogfa.com

اوهوم... اوهوم...

م شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:39 ب.ظ

کدوم زنانگی؟
همونی که خودتم نمی دونی چیه؟
همون رنگایی که به خودت می زنی تا بی رنگیت رسوات نکنه؟
آره این فریب واسه خیلیا کارساز بوده اما واسه خودت چی؟
یعنی انقد سخته هیچ بودن؟
نیست.
آسون تره.
بی رنگی رو میگم.

حمید دوشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ب.ظ http://www.deadmanameh.blogfa.com

خوشا به حال ستون که فقط سنگینی سقف بالای سرش را حس می کند...
وای به حال ما که آسمان سقف خراب شده بر سرماست

سینا چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:11 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

سال نوت مبارک

ناجی پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ق.ظ

وقتی به دنیایی ذهنت وارد شدم :
مورچه ای را کف اتاق دیدم که در پاگرد اتاقم غرق شده وفکر میکند چه دنیای بزرگی دارد...
از کوچکی اش غصه خوردم
یک کلام
بزرگ شو!

سمانه پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:51 ب.ظ http://samaata.persianblog.ir

سال نو مبارک عزیزم.............. منتظرم........... بنویس

رها دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ق.ظ http://negaahemaah.blogfa.com/


سلام عزیزم
وااااای چقدر نوشته هاتو دوس دارم . خیلی زیاد .
با اینکه دیر به دیر آپ می کنی ولی همیشه میام و بهت سر میزنم و می خونمت . بی صبرانه منتظر تازه هاتم .
راستی دعوتی به شک من

یه دیوونه سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:32 ب.ظ http://astute.persianblog.ir

بنویس بانوی من...
تشنه رج های بعدیت هستم بانو...نمی بافی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد